امام در کتاب اسرار الصلوة حرفهایی زده است که بسیار عمیق است. در این کتاب آمده است که تا مادامی که در حمد هستی و حامد و محمود را میشناسی و میگویی که من هستم که حامد خداوند هستم مشرک هستی و وقتی که به مقامی رسیدی که خود را نبینی و به جای «انا الحامد و انت المحمود» بگویی «انت الحامد و انت المحمود» موحد هستی. در این کتاب از امام صادق(ع) نقل شده است که وقتی در نماز به آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» میرسیدند حالت لرزه بر اندامشان میافتاد و بعد در پاسخ پیروان میفرمودند که وقتی به این آیه رسیدم آنقدر تکرارش کردم که این آیه را از خداوند که گوینده آن هستم شنیدم. این نماز، نماز ولی الله است.
رکوع اوج خضوع است و بنده میگوید که با اینکه من اوصاف تو را گفتم ولی تو
سبحان هستی و از هم اینها بالاتر هستی. سبحان یعنی از اوصافی که گفتم نیز
برتر و منزهتر هستی. وقتی در رکوع میگوییم خداوند منزه و برتر است، باید
دید از چه چیزی برتر است و چه چیزی را با خدا مقایسه کردیم که این را
گفتیم؟ بنابراین «الله اکبر» یعنی «الله اکبر من ان یوصف»؛ خدا بزرگتر از
آن چیزی است که بتوان دربارش حرف زد. سعدی همین مطلب را به شعر میگوید:
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
از آن چه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم